شاد شاد

که عشق آسان نمود اول...

بله! افتاد مشکل ها!!! البته من اسمشو مشکل نمیذارم... میگم حکمت الهی شک ندارم حکمتی توی کاره. فعلا جسم مادر آینده دچار اختلالاتی شده که بهش میگن سندروم تخمدان تنبل! یه چیزی توی مایه های خودم... تخمدان جون، چی میشه با ما راه بیای و زرنگ بشی... کار کنی، تخمک آزاد کنی! واللا به خدا صواب داره! امروز سونوگرافی بهم اینو گفت... فردا هم کلی آزمایش باید بدم. خانم دکتر پریروز یه جوری گفت ریسکت بالاس، دلم ریخت!!! فک کردم کیست دارم قد هندونه!!! خب دیگه، فعلا باید این کیست های شبیه پوست مرغ رو رفع کنیم بعد بریم سراغ نی نی ... توکل به خدایی که خودش هر وقت بخواد خلقتش رو در وجود من انجام میده! ...
12 شهريور 1392

مامان و بابایی مثل من و شوشو

من و شوشوی عزیز، احساس میکنیم یه خانواده شاد هستیم.   خانواده ای که سه سال رو با عشق و شادی پشت سر گذاشته و حالا در پایان سال سوم و آغاز چهارمین سال می خواد که یک عضو جدید رو هم به این جمع خانوادگی اضافه کنه. سه سال رو در حالی پشت سر گذاشتیم که هر دو دانشجو بودیم، شرایط مالی خیلی عالی نبود و پشتوانه ای هم از این جهت وجود نداشت. حالا به لطف خدا شوشو یک شغل مناسب و درخور استعداد و تحصیلات منحصر به فرد خودشو داره. من هم مقطع دکتری رو شروع کردم و مشغول درسم همچنان. مشغولیتی که همواره بهش عشق می ورزدیدم.   خدای مهربونی داریم که خودش داره اسباب و لوازم سه نفره شدنمون رو فراهم میکنه.   من و شوشو به لطف ...
5 شهريور 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به شاد شاد می باشد